«تحریمهای غرب خم به ابروی مرد یخی نیاورد؛ شولتز شوکه شده بود!»
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۷۴۱۴۴
به گزارش خبرگزاری مهر، روزنامه بیلد در گزارشی نوشت «اینکه ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نسبت به تحریمهای غرب که اندکی پس از شروع عملیات نظامی این کشور در اوکراین علیه مسکو اعمال شد، کاملا خونسرد بود و نگرانی نداشت، اولاف شولتز، صدراعظم آلمان را غافلگیر کرد!»
بیلد در این گزارش، به محتوای مکالمهای بین شولتز و امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه پرداخت؛ مکالمهای که خبرنگاری به نام استفان لَمبی، در کتابش تحت عنوان «اورژانسی؛ حکمرانی در زمان جنگ» به آن اشاره کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مکالمه که شولتز و ماکرون در آن درباره تماسهای تلفنیشان با پوتین حرف زدند، ظاهرا چهارم مارس ۲۰۲۲ برقرار شده است؛ یعنی تنها کمی بیش از یک هفته بعد از آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین.
براساس این گزارش، شولتز در این مکالمه به ماکرون گفته بود «وضعیت بهتر نمیشود؛ مسالهای وجود دارد که بیش از مذاکرات مرا اذیت میکند و آن هم این است که پوتین هرگز از تحریمها گلایه نمیکند. نمیدانم در تماس با تو هم چنین کاری را کرد یا نه، اما وقتی با او حرف میزدم حتی یک بار هم به تحریمها اشاره نکرد.»
رئیس جمهور فرانسه نیز در پاسخ گفته است که پوتین در جریان تماس با او نیز، درباره تحریمها و محدودیتهای اعمالی غرب علیه مسکو، هیچ حرفی نزده و به آن نپرداخته است.
پس از آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین در فوریه ۲۰۲۲، آمریکا و اتحادیه اروپا تحریمهای شدیدی را علیه مسکو وضع کرده و انتظار داشتند که با تکیه به آن، اقتصاد روسیه را فلج و عملیات نظامی این کشور را با مشکل مواجه کنند. با این حال، این اقدامات راه به جایی نبرده است.
دیمیتری پسکوف، سخنگوی کرملین اوایل ماه جاری گفت که روسیه به طور تمام و کمال بر رکود اقتصادی ناشی از تحریمهای غرب فایق آمده و «دورنمای خوبی برای رشد اقتصادی سریع خود متصور است.»
شولتز در این مکالمه به ماکرون گفته است که رئیس جمهور روسیه «نظرات و ایدههای خود درباره نحوه دستیابی به یک توافق را مشخص کرده و از خلع سلاح و نازیزدایی حرف زده است.»
صدراعظم آلمان همچنین گفته است که پوتین «از او خواسته تا شبهجزیره کریمه را به عنوان بخشی از روسیه و جمهوریهای خلق دونتسک و لوهانسک را نیز به عنوان دولتهایی مستقل به رسمیت بشناسد.» پوتین همچنین اضافه کرده است که «رک بگویم، هیچ موضوع تازهای نیست.»
جمهوریهای دونتسک و لوهانسک پاییز پارسال پس از برگزاری همهپرسی، به طور رسمی به روسیه الحاق شدند. کییف و حامیان غربیاش این همهپرسی را «جعلی» خواندهاند.
همچنین به نوشته بیلد، صدراعظم آلمان پیشنهاد برگزاری اجلاسی جهت یافتن راه حلی برای بحران اوکراین را هم داده و پوتین هم به طور کامل با آن مخالفت نکرده است. با این حال، به گفته شولتز، رئیس جمهور روسیه برای برگزاری چنین اجلاسی، دو شرط گذاشت؛ یکی اینکه مذاکرات نباید زمینهساز آتشبس باشد و دوم اینکه باید بدون حضور ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین برگزار شود.»
با این حال، نه تنها تاکنون چنین اجلاسی برگزار نشده، بلکه مکالمات و تماسهای شولتز و ماکرون با پوتین نیز در ماههای اخیر متوقف شده است.
بیلد نوشته است که ماکرون در پایان این مکالمه گفته است: «ممنونم؛ این(مکالمه) خیلی شبیه مکالمه دیروزم با پوتین بود. فکر میکنم(پوتین) حالا کاملا مصمم است که تا انتها پیش برود.»
کد خبر 5873965منبع: مهر
کلیدواژه: فرانسه شبه جزیره کریمه ولودیمیر زلنسکی دونتسک ولادیمیر پوتین اولاف شولتز امانوئل ماکرون پوتین آلمان دیمیتری پسکوف اتحادیه اروپا روسیه اوکراین لوهانسک ماکرون ایالات متحده امریکا مسکو ایالات متحده امریکا روسیه رژیم صهیونیستی اوکراین عراق فلسطین بریکس جنگ اوکراین سوریه لیبی ترکیه دونالد ترامپ سودان یوگنی پریگوژین عملیات نظامی رئیس جمهور
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۷۴۱۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایان پوتین؟!
برخی معتقدند مانند اتحاد جماهیر شوروی، رئیسجمهور فعلی روسیه هم شکننده است. اما آنها خیلی چیزها را نادیده میانگارند.
به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت: ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقالهای را باعنوان «رژیم شکننده پوتین» در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.
این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر میرسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیشبینی نمیکرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همینترتیب، سیستم پوتین در حالحاضر قدرتمند و مقاوم به نظر میرسد و کمتر کسی میتواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.
مشخص است که چرا این استدلال برای فارنافرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب میکند. مردم دوست دارند آنچه را که میخواهند بشنوند را به آنها بگویند. بدون هیچ چشماندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریویی که باعث میشود کییف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.
قیاسهای تاریخی میتوانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهتهای سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوتهای ساختاری را نادیده میگیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص میکند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.
اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکالتری را اتخاذ کند که کل سیستم را بیثبات میکرد.
در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیلگران موافقند که پایههای اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیانگذار خود هم جان سالم بهدر میبرد.
مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که میتواند در آن پیروز شود.
مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض میگرفت. در مقابل با وجود تحریمهای غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامهریزی شده شوروی سفت و سخت و ویرانکننده بود و دولت در گودالی از یارانههای دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایهداری پویا است که بهخوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریمهای غرب دارند.
نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روسها تشکیل میدهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق میکند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانهای که از مسکو میرسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنیها از جنگهای اول و دوم درس گرفتهاند که استقلالطلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچیک از جمهوریهای دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقهای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلامگرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویسهای اطلاعاتی این کشور بود. ایالاتمتحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حملهای در راه است. آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالنهای کنسرت در مسکو مستقر میکردند. بااینحال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمیشود. تروریستها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان میدهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حالحاضر از چالشهای امنیتی که ایجاد میکنند بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارقالعاده بود و جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب میآمد. ما هرگز نمیدانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ میداد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه میدانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی میماند و نمیتواند به عنوان پایهای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقعبینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری میکند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفتهاند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد میکند.